بر اساس تعاریف مرسوم، فرآیند (Process) مجموعهای از فعالیتهای مرتبط و به هم وابسته است که یک یا چند ورودی (Input) را به نتیجه یا خروجی (Output) مشخص تبدیل میکند به نحوی که نتیجه حاصل از فرآیند دارای ارزش افزوده نسبت به ورودی فرآیند است.
تقسیمبندی فرآیندها:
فرآیندهای سازمانی معمولاً به فرآیندهای اصلی، پشتیبانی و مدیریتی تقسیم میشوند.
برای مثال در مدل عمومی APQC (مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا) فرآیندها به صورت زیر تقسیمبندی شدهاند:
فرآیندهای عملیاتی:
- توسعه چشمانداز و استراتژی
- طراحی و مدیریت محصولات و خدمات
- بازاریابی و فروش محصولات و خدمات
- تحویل محصول
- ارائه خدمات
- مدیریت خدمات مشتری
فرآیندهای مدیریتی و پشتیبانی:
- توسعه و مدیریت سرمایه انسانی
- مدیریت فناوری اطلاعات
- مدیریت منابع مالی
- ایجاد و مدیریت داراییها
- مدیریت ریسک سازمان
- مدیریت ارتباط با ذینفعان خارجی
- توسعه و مدیریت قابلیتهای کسبوکار
رویکرد فرآیندی (process approach) و رویکرد وظیفهای:
مفهوم رویکرد فرآیندی (فرآیند گرایی – فرآیند محوری) معمولاً در مقابل مفهوم وظیفه گرایی مطرح میشود.
بر اساس رویکرد وظیفهای (functional)، یک سازمان متشکل از بخشها و دپارتمانهای مختلف است و وظایف سازمانی در قالب این بخشها سازماندهی میشوند. نتیجه این نوع نگرش یک سازمان سلسله مراتبی دارای بخشهای متفاوت و با نقشها و وظایف مجزا است.
در مقابل، در رویکرد فرآیندی، سازمان به عنوان مجموعهای از عناصر به هم وابسته و متعامل در نظر گرفته میشود که تولید یک برونداد یا نتیجه نهایی را دنبال میکند. فرآیند گرایی باعث میشود تا تمام فعالیتهای سازمان بر روی کسب نتایج موردنظر و محصول نهایی تمرکز کند.
در رویکرد فرآیندی کارکنان بخشهای مختلف یک سازمان کار خود را مستقل از سایر بخشها نمیدانند. در این رویکرد هر بخش سازمان، مشتری محصول یا خدمات بخش دیگری از سازمان است که درنهایت یک هدف و نتیجه را دنبال میکند.
باید تأکید کنیم که رویکرد فرآیندی تضادی با تقسیم وظایف و نقشهای مختلف سازمانی ندارد بلکه تفاوت در نوع نگرش و تمرکز بر محوریت فرآیند و وظیفه است.
دکتر مایکل همر (Michael Hammer) بنیانگذار مفهوم BPR یا مهندسی مجدد فرآیندهای کسبوکار (Business Process Reengineering) در این خصوص میگوید:
“تفاوت بین وظیفه و فرآیند مانند تفاوت جزء با کل است. وظیفه جزئی از کار است، فعالیتی که معمولاً یک فرد انجام میدهد. در مقابل، فرایند، گروهی از وظایف پیوسته است که باهم نتیجهای ارزشمند از دید مشتری ایجاد میکند.
مسئله کندی سازمانهای جدید ریشه فرآیندی دارد. دسترسی دیر به نتیجههای مطلوب ناشی از کندی انجام وظیفهها نیست، بلکه به این دلیل است که برخی افراد وظیفههای غیرضروری انجام میدهند و در فاصله میان انجام دو وظیفه زمان زیادی از بین میرود.
انعطافناپذیری سازمان به این دلیل نیست که کارکنان در انجام وظیفههای خود روشی ثابت و یکنواخت دارند بلکه بهاینعلت است که کسی نمیداند وظیفههای مجزا چطور باید ترکیب شوند تا نتایج مطلوب به دست آید.
مشکل در انجام وظیفهها و فعالیتهای مستقل نیست بلکه در چگونگی ایجاد ارتباط بین آنها و ایجاد یک کل است. فرایند محوری روندی است که در آن وظایف ساده جای خود را به فرایندهای کامل میدهند. دیدگاه فرایند محور وظیفهها را به صورت مستقل موردتوجه قرار نمیدهد بلکه مجموعه آنها را که خواسته مشتری را برآورده میکنند در نظر میگیرد.”
برای آشنایی بیشتر، دوره آموزشی رویکرد فرآیندی و مدیریت فرآیندها را به شما پیشنهاد می کنیم:
ثبت دورههای آموزشی مورد نظر شما
The form you have selected does not exist.